من چه تلخم امروز ...

غروب مرداد ماه برای من یادآور گذشتهء شیرینیه که حالا دیگه از مغز هستهء هلو هم تلخ تره..اما با اینحال ، هر وقت به اون زمان فکر می‌کنم دلم ناجور می‌گیره...طوری که نه می‌تونم آروم بگیرم..نه می‌تونم گریه کنم..نه می‌تونم حرفی بزنم...فقط می‌شه افسوس خورد...حسرت خورد..اینها کار یه عمره...عمر تباهی که همیشه حسرت‌کش روزای از دست رفتش بوده...

غروب مرداد ماه برای من یادآور روزها و شب‌های بدون فاصله و بی‌درنگیه که برای زندگی کردن ، زندگی می‌کردم...!‌ نه در انتظار مردن..! رازهای پنهون دلی که هیچوقت راز دار خوبی نبوده.. صندوقچه‌ای که هیچ وقت قفل محکم و مطمئنی نداشته...مرگ‌های درونیه من همیشه فقط و فقط برای آینه‌ای که چهره ام رو توش می‌انداختم یه تنوع جدید بود....! هیچکس آیا چشمهای سرخ منو دید وقتی از دلتنگی گریه می‌کردم..؟! هیچکس آیا موهای پشت شقیقه‌م رو دید وقتیکه از شکست‌ و غصه سفید می‌شدن..؟!‌ هیچکسی اصلآ فهمید لرزش بی وقفهء دستام بخاطر چیه..یا صورتی که روز بروز شکسته‌تر و نا امیدتر از دیروز به آینه ترک می‌اندازه به کی تعلق داره..؟! قلبی که هر روز و هر لحظه خاموش‌تر از روزها و لحظه‌های گذشتس...........

صبوری....تحمل برای رسیدن به روزای سپید و قشنگ....انتظاری که هیچوقت پایانی نداشته و نخواهد داشت...! چون تو با بقیه فرق می‌کنی....چون تو مثل همه نیستی...سعی نکن...نمی‌تونی مثل اونا بشی...! چون تو اومدی که یه کاری بکنی و بری...همین...قرار نبود با آدما قاطی بشی...قرار نبود یکی از اونا بشی...می‌دونم تو دلت غصه زیاده...آره..تو این دنیا یکی می‌خنده و یکی گریه می‌کنه.....! اینجا کسی هست که تا حالا گریه نکرده باشه....؟!! کی ادعا می‌کنه هیچوقت نخندیده..؟!!

 

نظرات 3 + ارسال نظر
someone یکشنبه 31 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 10:48 ب.ظ http://yaveh-gooyan.blogsky.com

چه واقعیت های قشنگی .......
اما تلخ و پر از درد..........

مهشید دوشنبه 1 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:24 ب.ظ http://caticef.blogfa.com

غروب مرداد یادآوره یه چیز دیگه هم واسه تو هست عزیزم!!!
تولد من در بیست و هشتمین روز مرداد!!!!!!!!

[ بدون نام ] دوشنبه 1 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 07:25 ب.ظ

میتونم با جرعت بگم که تا به حال هیچوقت نخندیدم . . .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد