از میل جنسی هراس نداشته باش .
ترس مقدمه ی شکست است.
خودرا بپذیر.
میل جنسی وجودداردوباید وجودداشته باشد.
البته، باید آن را بشناسی وبفهمی.
نسبت به آن آگاه باش.
آن را از ضمیرنا خود آگاه ،به ساحت
خود آگاه خود بیاور.
از عهده ی
این کار بر نخواهی آمد،اگر
این میل را سرزنش کنی.
زیرا سرزنش، به
سر کوب می انجامد،این سرکوب است
که امیال وعواطف را به ضمیرنا خودآگاه
سوق میدهد.
واقعا به دلیل سرکوب است که
ذهن به خود آگاه ونا خود آگاه تقسیم شده است،
واین تقسیم بندی،ریشه ی تمامی نزاع هاست.
همین تقسیم بندی ست که مانع زندگی کامل
انسان می شود.
بدون یکپارچگی شخصیت، راهی به سوی
صلح ،آرامش، شادی وآزادی وجود ندارد.
پس پیرامونمیل جنسی به مراقبه بپرداز.
هر وقت این میل بیدار شد،
با هشیاری تمام بر آن اشراف داشته باس.
مقاومت نکن،فرار نکن.
مواجه شدن با آن، تجربه های یکه ای
نصیبت میکند.
هر چه که تا کنون در باره ی تجرد یاد گرفته ای
ویا شنیده ای،یکباره وبرای همیشه به
زباله دان بریز.
نکاه وبهره مندی، سنت رسول است.
برای رسیدن به دل آسودگی، راه
دیگری جز بهره مندی،تا گلی پیشکشت کنم،
تولایق همی باغ منی
همی باغ من از آن توباد.
سلام مجتبی
مطلبتو دو بار خوندم اما اصلا منظورتو نفهمیدم...
مطلبت با همه نوشته هات فرق داشت
میشه بگی
دلت شد
سلام..چوب حراج به جنسیتمان می زنیم که انسانیتمان را بیابیم...هیچ نمی شود گفت...!زیبا بود و بی پرده...ممنون که سر زدی...می بینمت...یکشنبه!
نوشته چی بهش میگن اهان اموزنده و شعاری بود
اشراف کامل بر غریزه انسان را به اوج می برد
انتهای کلام انگار تبدیل به شعر شد!
قالب مبارک
.
.
تصحیح اشتباه تایپی: نکاح
شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن هدی للناس و بینت من الهدی و الفرقان
التماس دعا
غمهات کوتاه
دلت شاد
یاسمین عزیز خواهر خوبم گفته بودی منظورم از این پست چیه ومتفاوته با پستهای قبلیم.اگه اون اشکای مثل الماستو پاک کنی بهتر میتونی بخونی و منظور روشن وشفافمو بفهمی....
واما ...خب ریشه ی بسیاری از نا کامیهاو دردا وبیماریهای بشری مربوط به این حس وغریزه است که وقتی اسمش میادخیلیااحساس گناه وناراحتی بهشون دست میده. ریشه ی عدم اعتماد به نفسوخودباوری وشکوفا نشدن استعداداوتواناییهاو بیماریهایی مثل مازو خیسم وسادیسمو ووندالیسم وروان پریشی وانزوا وافسردگی ....
تا حدودی مربوط به سرکوب وپس زدن این میله که مثل شمشیر دودم میمونه هست .که باید مراقبو هوشیار باشیم وبه نحو درستو اصولی وکنترل شده تو چارچوب اخلاقیات و....استفاد بشه. ولی متاسفانه از کودکی توسط والدین واجتماع وعالمای مذهبی وبه اصطلاح مصلح های اجتماعی سر کوب وبه عقب رونده شده ونه تنها وضعیت جامعه بهتر نشده فساد وطغیان این نفس که میتونه موهبت الاهی باشه به شکل افسار گسیخته ای اجتماع رو روبه زوال سوق میده .بیشترازاین نمیتونم توضیح بدم چون جاش نیست ومحدودیت دارم وتابع اصول واخلاقیات خاص خودمم .امید وارم روشن شده باشی.
منظورتون از نکاه همون نکاحه دیگه؟!!!!!!!!!!!
آره دوست عزیز وجدیدم .حالا این همه مطلبو ول کردی چسبیدی به نکاه
.کاشکی این لاک غلط گیر سا خته نمی شد .کاشکی لاک محلتون تموم می شد .کاشکی ..(یکی نیست بگه کاشکی سوادت بیشتر می شد)خیلی خوشحال شدم اومدین ممنون از یادآوری تون. اسمتم خیلی جالبناکه.
ایام به کام
به به مبارک باشه دکی جان!
عجب قالب شیرینی گذاشتی! این ایام مرضان! ببخشید رمضان.
این متنت واقعا خوب بود چون مردم ما همشون در این مورد بیماری دارن و خودشون خبر ندارن.
مرسی خبرم کردی. باز هم سر بزن.
شاید حق با تو باشه....
سلام بی وفایی نکردم وهمون روزی که آپ شدید به وبتون اومدم ومطلب جدیدتون رو خوندم
ولی آخه من چی بگم ؟؟؟؟
یعنی چی دارم بگم
جز این که قلمتون پایدار
ممنون از این که اومدید
در پناه حق
سلام عزیز مید.نمما چون حس کردم بیشتر از سنت می فهمی بزای همون اصرار کردم .میبخشی نازنین.
ایام به کام