زندگی را رودی ببین که بربسترزمان جاری است
درساحل این رودبایست،
نه کنجکاوباش ونه نگران.
به خس وخاشاک گذشته ات نگاه کن
که برخطراتت شناورند ومی آیند ومیروند؛
درست مانند حوادثی که در روزنامه ها میخوانی.
از آنها منتزع شوونسبت به آنها بی تفاوت باش
یادت باشد که هیچ چیزمهم نیست.
فقط باش!
آنگاه انفجاری رخ خواهد داد
معجزه ی شکفتن درخویش!
زورق آوازهای دل خوشگلم،در
انتهای روز،مرابه آنسوی ساحل
خواهدبرد.به جایی که ازآنجا
زندگی مثل اتفاقی است که از جلوی چشمانمان می گذرد
چطوری سینوهه جان.
من یه هفته نبودم می بینم که تهدید کردی.!!! موشک کروز از آمریکا سفارش دادی!!! کشیک کشیدی کی بر میگردم بیای با سینانور منو تیکه تیکه کنی!!!!!!!!!!!!!!!
ببخشید که نتونستم بیام به وبلاگت سربزنم. یه مدت نبودم. مرسی که اومدی بودی چند بار پشت در مونده بودی!!!
هرگز تو را فراموش نخواهم کرد
حتی اگر فاصله ها باعث دوری دیده ها گردد
.
.
.
دلت شاد سینوهه