از میل جنسی هراس نداشته باش !

از میل جنسی هراس نداشته باش .

ترس مقدمه ی شکست است.

خودرا بپذیر.

میل جنسی وجودداردوباید وجودداشته باشد.

البته، باید آن را بشناسی وبفهمی.

نسبت به آن آگاه باش.

 آن را از ضمیرنا خود آگاه ،به ساحت

خود آگاه خود بیاور.

از عهده ی

این کار بر نخواهی آمد،اگر

این میل را سرزنش کنی.

زیرا سرزنش، به

سر کوب می انجامد،این سرکوب است

که امیال وعواطف را به ضمیرنا خودآگاه

سوق میدهد.

واقعا به دلیل سرکوب است که

ذهن به خود آگاه ونا خود آگاه تقسیم شده است،

واین تقسیم بندی،ریشه ی تمامی نزاع هاست.

همین تقسیم بندی  ست که مانع زندگی کامل

انسان می شود.

بدون یکپارچگی شخصیت، راهی به سوی

صلح ،آرامش، شادی وآزادی وجود ندارد.

پس پیرامونمیل جنسی به مراقبه بپرداز.

هر وقت این میل بیدار شد،

با هشیاری تمام بر آن اشراف داشته باس.

مقاومت نکن،فرار نکن.

مواجه شدن با آن، تجربه های یکه ای

نصیبت میکند.

هر چه که تا کنون در باره ی تجرد یاد گرفته ای

ویا شنیده ای،یکباره وبرای همیشه به

زباله دان بریز.

نکاه وبهره مندی، سنت رسول است.

برای رسیدن به دل آسودگی، راه

دیگری جز بهره مندی،تا گلی پیشکشت کنم،

 تولایق همی باغ منی

همی باغ من از آن توباد.

طلوعی دوباره ...

سلامی به گرمای آفتاب سوزان به همه دوستای عزیز وبا محبتم، امیدوارم لایق این همه محبت وبزرگواری شما باشم. دستای پر مهرتون رو می بوسم.دعا کنید این دل خسته رو.

من حرارتی

را که روح تو را به جنبش

در می آورد،

و عطشی را که در توبه سرشک تبدیل

می شود،

می شناسم.

من آشنای گریه های شبانه ی تو

هستم.

من هم مبتلا بوده ام.

من قلب تورا می فهمم،

زیرا من هم سفر کرده ام

در آن را ه هایی که تو اکنون پیش

گرفته ای تا خدا را بجویی.

من هم طعم اشتیاق راچشیده ام،

که روزی به آتشی سوزان بدل

می شود،

و هستی آدمی را خاکستر میکند.

اما این سوختن،رستاخیز است،

حیاتی تازه است.

قطره آن گاه دریا می شود

که از هستی خویش دست بشوید.

شب،دامن کشان میرود

تابر چشمان بسته ی صبح بوسه ای

بنهد.

بوسه ی روشن صبح را ببین !

ستاره ی سحری را می گویم.

 

خداحافظیه شهریار کوچولو

ورود به طبیعت خویشتن

یعنی زندگی دران

وماندن دران.

انسان بایدبداند ازچه چیزهایی رهایی پیداکند

شناخت این راهها رهایی ازاین هاست.

خداوند به هرطریق ممکن تطهیرت

می کند.

فقط طلا نیست که باید ازکوره ی اتش

بگذرد تاخالص شود

انسان نیز.

کوره ی آتش برای انسان موهبت است

این آتش ،میوه ی نیایش های فراوان و

زایشهای بی شماراست .

شدت گرفتن تشنگی ست که سرانجام

به عشق تبدیل می شود .

افسوس که عده کمی پذیرای عشق اند.

زیراعده کمی می توانند عشق را در

جامه ی رنج بشناسند .

عشق ،سریر نیست ،صلیب است

اما کسانی که شادمانه خودرا

به آن می سپارند ،به بالاترین سریرها

تکیه می زنند.

صلیب رامی توان دید ،اما سریررانه .

سریر همواره درپس صلیب پنهان

است .

حتی مسیح برای لحظه ای درنگ کرد

حتی دل او نیزفریاد براورد :ای پدر،

چرافراموشم کرده ای؟

امالحظه بعد،به یاد آورد:ای پدر،

چرافراموشم کرده ای ؟

اما لحظه بعد،به یاد اوردوگفت:

راضی ام به رضای تو.

همین کافی بود:

صلیب،سریرشد

ومرگ ؟حیاتی تازه .

درلحظه ی انقلاب درون ،

درمیان یک جمله وجمله دیگر،

مسیح برعیسای ناصری نزول کرد.

رنج توشدید است ،اما

حیاتی تازه دردسترس توست .

شاد باش وسپاسگذار

نور،به احترام افرینش ،ظلمت رابه همسری می پذیرد.

دوستان عزیزازاینکه توی این مدت محدود با شما بودم لحظات خوب وفراموش نشدنی تجربه کردم.لحظاتی که امکان نداره فراموش کنم . چیزای زیادی ازتون یاد گرفتم.

امید وارم منم یه کوچولو روی شما تایثر گذاشته باشم.

تازه داشت کشتی دلم به ساحل میرسید ولی

خصم روزگار مانع شد.

نمی دونم معنی اسمم بر گزیده است ولی برگزیده برای غم واندوه.آیا کسی هست توی غمو غصه ی من شریک بشه کشتی دل خوشگامو به سر منزل مقصود برسونه؟

امیدوارم دوباره ببی نمتون.ولی این ماموریتهای کاری بد جوری مشغولم کرده.

بهرحال خیلی از بودن در کنار شما خوشوقت شدم. هر خوبی وبدی ازما دیدن حلالم کنید .یه معذرت خواهی به مریم عزیز بدهکارم.بخدا شرایط روحیم بد بود منظوری نداشتم.

 یه معذرت خواهی هم به نازنین جان بدهکارم خیال باهاش با نیشو کنایه حرف زدم. به هر حال مسافری بودم که ازاین  گذر باید عبور می کردم تجربه ی خوبی بود از صمیم قلب ازهمتون ممنونمو دوستون دارم صادقانه.

به امد دیدار.

خدایا چنان کن سر انجام کار      که تو خشنود باشی و مارستگار

ایمیلمم میذارم تا هرکی نظر خصوصی داشت بذاره این دوستیای مثال زدنی همچنان ادامه داشته باشه.mj_sinohe@yahoo.com,

منتظره حظور آبی تون هستم.